اسحاق جهانگیری: صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش می‌رسد

اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهوری در دولت‌های یازدهم و دوازدهم:

یک وقتی اصرار می‌کردیم که اجازه دهید زن‌ها به ورزشگاه‌ها بروند. یک عده می‌گفتند این عین ضدیت با اسلام است. دیدید که نیست و خودتان اجازه دادید برود فقط انقدر معطل کردید که یک دختر مجبور شود خودسوزی کند.

بخش‌هایی از گفتگوی اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهوری در دولت‌های یازدهم و دوازدهم را در ادامه می خوانید:

فیفا اعلام کند که شما را از گردونه حذف می‌کنیم و بعد اجازه دادید. می‌خواستیم وزیر زن بگذاریم گفتند زن‌ها که نمی‌شود چنین پستی داشته باشند. رهبری اخیراً اعلام کردند زن‌ها در هیچ مسئولیتی حتی در سطوح بالا و وزارت مانعی نباید پیش رویشان وجود داشته باشد.

باید مسئله اقتصاد مردم را حل کنیم. دولت می‌تواند راهکار پیدا کند و حل کند. ناترازی‌ها مسئله جدی است. ما ناترازی‌هایی داریم که به دلیل عدم تصمیم‌گیری بموقع پیچیده‌تر و سخت‌تر شده و هر روز بخواهیم تصمیم بگیریم. ما باید از این جایگاه ایران دفاع کنیم. نباید اجازه دهیم جایگاه ایران اینطور تضعیف شود. نه اینکه دولت‌ها نمی‌خواهند موانعی هست که همه نظام تصمیم‌گیری کشور باید با هم اراده کنند که برطرفش کنند.

اگر امروز مردم و رهبری کلید مدیریت کشور را در اختیار شما قرار می‌دادند چه دستور کاری را برنامه‌ریزی می‌کردید؟ چه اقداماتی را انجام می‌دادید؟ اهمیت پاسخ دادن به این سوال در این است که مشکلات و اولویت‌های کشور را هم می‌توان از پاسختان استخراج کرد.

ما الان هیچ مسئولیتی نداریم و هیچ کلیدی هم دستمان نیست (با لبخند) و هیچ کلیدی هم نمی‌خواهیم دستمان باشد نه دیگران علاقه‌ای دارند که کلیدی به دست ما بسپارند. ولی ما بالاخره تجربه‌ای که اندوخته‌ایم، مربوط به مردم ایران است. این تجربه مربوط به شخص اسحاق جهانگیری نیست که بگویم می‌خواهم برای خودم ذخیره کنم. وظیفه‌ام این است که هرکس که مدیر کشور باشد این تجربه را از من بخواهد، برایش بنویسم و مشورت بدهم که این کارها باید انجام بگیرد. الان فکر می‌کنم مسائل ایران در دید کلانش را اگر نگاه کنیم، حق ایران این بود که ایران کشوری توسعه‌یافته باشد. ایران همه ظرفیت‌ها برای اینکه یک کشور توسعه‌یافته باشد را دارد.

ایران رتبه اول یا دوم نفت و گاز است. «یا» که می‌گویم به خاطر این است که در برخی از آمارها بر اساس آمار اکتشافاتی که از نفت و گاز داریم، در مجموع این دو اول هستیم و در برخی از آمارها با اختلاف کمی می‌گویند دوم. ولی به هر حال ایران یا اول یا دوم است. در ذخایر معدنی غیر از نفت و گاز، ایران در اکثرشان صاحب رتبه‌های خوبی است. به خصوص در ۱۰ مورد جزو رتبه‌های اول تا دهم دنیا هست. در خیلی از موارد مثل سنگ آهن و مس و مواردی از این قبیل. موقعیت جغرافیای‌اش استثنایی است. ۸۵ -۹۰ میلیون نفر جمعیت دارد. یک بازار بزرگی دارد. کشورهایی که حلقه اول و دوم ایران هستند، کشورهای با جمعیت‌های بزرگی هستند که در حال طی کردن مسیر توسعه هستند. یعنی یک بازار بسیار بزرگی در نزدیکی ایران قرار دارد.

یک تجربه چند ده ساله‌ای دارد که می‌خواهد به سمت توسعه پیش برود و زیربناهایش را تا حد زیادی ساخته؛ بنادر، فرودگاه‌ها، اتوبان‌ها. بخش‌هایی هم ناقص مانده که باید ساخته شود. جوان تحصیلکرده هم بحمدالله به اندازه کافی دارد. هم در دانشگاه‌های خوب داخل کشور و هم در دانشگاه‌های خوب خارج از کشور تحصیلات کرده‌اند. این عوامل ایران را توسعه می‌دهد. هرکس بخواهد برای ایران دلسوزی کند باید بگوید از توسعه ایران غفلت نکنیم. بگذاریم ایران توسعه پیدا کند. کسانی که دلسوز اسلام و تشیع هستند، به نام اسلام و تشیع حکومت می‌کنند، بگذارند در دوره این حکومت ایران توسعه پیدا بکند. شدنی است. موانع را می‌شود برطرف کرد، راهکار دارد.

حتماً اگر قرار باشد یک نکته بگویم توسعه ایران است. موضوع دوم مسائل جاری ایران است. معیشت مردم ایران سخت شده. روزی که آقای روحانی در سال ۹۲ دولت را شروع کرد، تورم حدود ۴۰ درصد بود و رشد اقتصادی سال ۹۱ منفی ۷ درصد بود. خب ماها می‌دانستیم که این اعداد وقتی در اختیار ما قرار می‌گیرد، تورم ۴۰ درصد، رشد اقتصادی سال قبل منفی ۷ درصد، یعنی سفره مردم کوچک شده. یعنی کیک زندگی مردم ایران کوچک شده. به هر کسی سهم کمتری نسبت به سال قبل می‌رسد.

مردم هر سال می‌خواهند کمی این کیک بزرگتر شود و سهم بیشتری به زندگی‌شان بیاید. وقتی این کیک کوچکتر می‌شود و جمعیت هم زیادتر می‌شود، سهم مردم خیلی کم می‌شود و مردم این را در زندگیشان حس می‌کنند. بلافاصله یک امیدی آمد، تورم شروع به کاهش پیدا کردن شد. تورم ۴۰ درصد به ۲۵ رسید و بعد ۱۱ درصد، ۶ درصد، ۸ درصد. معلوم است که می‌شود تورم را کاهش داد. نمونه روشن وجود داشته. ۹۲، ۹۳، ۹۴، ۹۵، ۹۶ هر سال تورم کاهنده از ۴۰ درصد به شش درصد رسیده. مسائل بین‌المللی که حل می‌شود، برجام که حل می‌شود، در یک سال که فقط برجام داشتیم بیش از ۸۰ میلیارد دلار شرکت‌ها و کشورهای خارجی با ایران تفاهمنامه و قرارداد امضا کردند که به ایران خط اعتباری بدهند که برنامه‌های توسعه‌ای در ایران اجرا شود. پس این کشور جاذبه دارد. وقتی این شرایط باشد می‌توان کشور را به توسعه رساند. ترامپ که از برجام کنار رفت، معلوم بود وارد دوره جدیدی شده‌ایم.

معلوم بود یک آدم ابله رئیس‌جمهور آمریکا شده، قدرت هم دارد و می‌تواند ایران را اذیت کند. ما گفتیم اقتصاد را یک جوری اداره کنیم که زندگی مردم آسیب نبیند. این سفره از این کوچکتر نشود. مگر کسی دیگر هست که بگوید مسائل اقتصادی را می‌دانم ولی دوباره ارز ترجیحی می‌گذارم. نه آقا یک مواقعی هست مثل جنگ اقتصادی شما مجبور می‌شوید کوپن بدهید، سهمیه‌بندی کنید، مجبور هستید یک کاری کنید که از زندگی مردم حفاظت کنید. آقای مهندس موسوی چه کار می‌کرد؟ کالاها را کوپنی کرده بود و سهمیه هر چیزی مشخص بود و می‌گفت حداقل‌ها را باید به خانواده ایرانی برسانم. این هم جنگ اقتصادی بود. ولی هر جنگی یک دوره‌ای باید داشته باشد. نمی‌شود بی‌نهایت ادامه داد. بی‌نهایت ادامه بدهیم، قربانی‌اش مردم هستند. نباید در این تردید کرد. یک دوره‌ای بود که می‌شد از موضع عزت مسائل را با دنیا حل کرد. من فکر می‌کنم معیشت مردم مسئله دوم است.

از ۹۷ تا الان مردم با تورم حدود ۴۰ درصد روبه‌رو هستند. همین امسال که دولت گفت کنترل می‌کنیم، رهبری سال «کنترل تورم» نامگذاری کرد، الان تورم دی ماه نسبت به دی ماه سال قبل، ۴۳ و خرده‌ای درصد است و حتماً تا پایان سال هم بالاتر می‌رود. فرهنگی و کارمند ناراضی می‌شوند. حقوق کم می‌شود، کارگر ناراضی می‌شود، سفره مردم کوچک می‌شود. دومین موضوعی که خواهم گفت این است که مسئله معیشت مردم را جدی بگیرید. صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش می‌رسد.

باید مسئله اقتصاد مردم را حل کنیم. دولت می‌تواند راهکار پیدا کند و حل کند. ناترازی‌ها مسئله جدی است. ما ناترازی‌هایی داریم که به دلیل عدم تصمیم‌گیری بموقع پیچیده‌تر و سخت‌تر شده و هر روز بخواهیم تصمیم بگیریم، سخت‌تر از روز قبلش خواهد شد. آب امروز یک مسئله جدی برای ایران است. ایرانی که می‌خواهد توسعه پیدا کند، الان وقتی برای مجوز مراجعه می‌کنید می‌گویند این واحد صنعتی، واحد تولیدی شما اگر آب بخواهد ما نداریم که بدهیم. هوا یک مسئله جدی مردم شده. کلانشهرها یک جور درگیر هستند. تالاب‌ها یکی بعد از دیگری در حال خشک شدن است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.