جوانی که باید ازدواج کند / حکمت بقای بشر

حکمت خداوند متعال از ایجاد غریزه جنسی استمرار و بقای نوع بشر است و لذا سالم‏ترین و مطلوب‏ترین نوع مواجهه با آن و بهترین راه حل مقابله با آن، ازدواج و نکاح مشروع است.

#حکمت#ازدواج#بقای#بشر

انسان با ازدواج بموقع و در وقت نیاز، بی ‏آنکه به دیری یا زودی آن فکر کند، به مقبول‏ترین و کامل‏ترین صورت خود به نیازمندی خویش پاسخ مثبت می‏ دهد و پیش از آنکه به عواقب و پی‏آمدهای آزار دهنده و فشارهای غریزه و به دنبال آن عقده‏ های روانی دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن کاسته است و قبل از آنکه انرژی انباشته آن از وجودش سرازیر شود و دامنش را آلوده کرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبیعی و مشروع، بی‏ اضطراب و نگرانی، فرو نشانده است. و این نخستین توصیه دین در این مورد است.

رسول اکرم (ص) می‏فرمایند: «یا معشر الشباب! من استطاع منکم الباه فلیتزوّج …؛

ای جمعیت جوانان هر کس از شما توانایی ازدواج دارد ازدواج کند.»[۱]

عفت، گنجى است که راه موفقیت دنیا و آخرت از آن آغاز مى‏شود.

کنترل غرایز جنسی

اگر برای کسی به هر دلیلی امکان ازدواج نباشد، چنین شخصی تحت هیچ عنوان مجاز نیست روی به گناه آورد زیرا خطر گناه و آلوده دامنی بسیار فراتر از فشارها و رنج های عزوبت و بی ‏همسری است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممکن واجب می‏شود. و لذا چنین کسی باید مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن و مشروع فراهم آورد و اقدام به ازدواج نماید و در صورتی که به هیچ روی امکان ازدواج نیافت، قرآن کریم می‏فرماید: «و لیستعفف الّذین لا یجدون نکاحا؛ و باید آن کسانی که ازدواج برایشان مقدور نیست عفّت بورزند»[۲] «عفت‏» نقطه مقابل ‏«شکم پرستی و شهوت پرستی‏» است که از مهمترین فضایل انسانی‏ محسوب می‏شود. علمای اخلاق نیز در تعریف‏«عفت‏»،آن را صفتی حد وسط در میان شهوت پرستی و خمودی دانسته ‏اند. در قرآن نمونه های  زنان و مردان با عفت را ذکر شده که نمونه آن شرح زندگی پرماجرای حضرت یوسف علیه السلام و بیان مقام والای عفت و پارسایی اوست.  در منابع حدیثی،اهمیت فوق العاده‏ای به‏«عفت‏»داده شده است: امام امیر المؤمنین علیه السلام،عفت را برترین عبادت شمرده است: «افضل العباده ‏العفاف: عفت‏ بالاترین عبادت‏ هاست »[۳] تعبیر به عفت در این جا، ممکن است ‏به معنی وسیع آن استعمال شده و یا ممکن است در مقابل شکم پرستی و شهوت جنسی به کار رفته باشد.

امام باقر علیه السلام می‏فرمایند:«در پیشگاه خداوند،برتر از عفت در برابر شکم و مسایل جنسی نیست‏»[۴]

به هر حال کنترل این غریزه به دو صورت ممکن است تحقق پذیرد، ۱ـ کنترل منفی. ۲ـ کنترل مثبت.

کنترل منفی

غالبا وقتی سخن از کنترل غریزه جنسی به میان می ‏آید، توجه اشخاص به سمت و سوی نوع منفی آن جلب می‏شود. و آن این است که کسی با وجود تحریکات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریک ‏شده ‏اش مبارزه و مقابله کند و به سوی ارتکاب جرم نرود، چنین کاری گرچه قطعا بهتر از آلایش دامن و عمل به جرم است، ولی پیامدهای سوء و مخرب آن بر کسی پوشیده نیست. این کار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار، و بدین جهت هرگاه شخصی به کنترل غریزه سفارش می‏ شود، با چنین برداشتی از آن، و تصور دشواری و زیانباری آن، از پذیرفتن چنین توصیه‏ هایی سر باز می‏زند. ایستادگی و مبارزه با شهوت امر دشواری است اما اجری فراوان در پی دارد.

کنترل مثبت

غریزه جنسی اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب‏ترین راه تسلط بر آن، کنترل مثبت است. و آن پرهیز از صحنه ‏ها و کارهایی است که به تحریک این غریزه می‏ انجامد. این نوع از کنترل، که در حقیقت جنبه پیشگیری دارد هم راحت است و هم بی‏زیان و بلکه مفید. راحت است، زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه ‏ای است با سرعت معمولی و قانونی، که در مواجهه با خطر، مهار حرکت آن زحمت چندانی ندارد، بر خلاف ماشینی که با سرعتی بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود سیر می‏کند. که چه بسا به کلی اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبت ها به بار آورد و کنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب برای وسیله و صاحب آن به همراه دارد. و بی‏زیان است، زیرا با این حال کنترل غریزه فشاری بر جسم و روان تحمیل نمی‏کند تا به آن صدمه ‏ای وارد شود. و مفید است چون موجب می‏ شود مغز و اعصاب و قوای بدن در حالت عادی به سر برند و تعادل روانی شخص محفوظ بماند و انرژی و سرمایه های جسمی و روحی او بیهوده مصرف نشوند. پیش از این نیز از قرآن کریم نقل کردیم که باید کسانی که قدرت و وضعیت مساعد برای ازدواج ندارند عفت پیشه کنند و عفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصی منافی با آن را دارد، ولی با تأمل بیشتر معلوم می‏ شود که آیه کریمه معنایی عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است. و اکنون طرق کنترل مثبت را به اختصار برمی‏ شمریم:

۱: پرهیز از فکر و ترسیم صحنه‏ های محرک در ذهن و خیال

عیسی به اصحاب خود گفت: … موسی به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور می ‏دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینکه زنا کنید زیرا کسی که خیال زنا کند مانند کسی است که در خانه‏ای نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کاری گرچه خانه را نمی ‏سوزاند ولی زینت و صفای آن را مکدّر کرده و فاسد می‏ کند.»[۵]

۲: دوری از نگاههای مسموم و مناظر تحریک ‏آمیز

قرآن کریم در دو آیه متوالی دستور به اغماض و نگهداری چشم از نگاه حرام و هوس ‏آلود داده است. در آیه اول می‏فرماید:

به مؤمنان بگو دیدشان، را از نامحرمان ـ فرو نشانند و نهانگاههای خود را ، از وقوع در حرام ـ نگه دارند. و در آیه بعدی می‏فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ …؛به زنان مؤمن بگو ـ چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاههای خویش را محافظت کنند.»[۶] جالب این است که در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرک و عفت چشم می ‏دهد و آنگاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.

امیر مؤمنان(ع) می ‏فرمایند: قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرض ها و دردهای خود مرهم بگذارید زیرا آن داروی شفابخش سینه‏ هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه ‏هاست.»[۱۰]

۳: گوش ندادن به آوازها و موسیقی های تحریک ‏کننده و مبتذل.

در حدیثی از حضرت صادق(ع) آمده است: مردی از آن حضرت در باره شنیدن آواز محرک پرسید. حضرت از آن نهی کرده و این آیه را خواندند: «به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود»[۷]

۴: اجتناب شدید از معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریک ‏آمیز.

از حضرت امام باقر(ع) این گونه روایت شده است: هر کس به سخن گوینده ‏ای گوش فرا دهد او را بندگی کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانی بر زبانش جاری کند قطعا بندگی شیطان کرده است.»[۸]

۵: اعتدال در خوردن.بی‏ تردید پرخوری و بی‏ نظمی در خوردن در ذخیره‏ سازی و انباشتن موادی که موجب هیجانات می شود مؤثر است، ولی در صورت اعتدال و کم‏ خوری چنین مشکلی کمتر پیش می آید.

در حدیثی از پیامبر گرامی(ص) نقل شده، هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروی غریزه او را تضعیف می‏کند.»[۹]

۶: اشتغال، ورزش و سرگرمی های مفید. زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایی در تقویت غریزه به مصرف می‏رسد و هم فکر و خیال مصروف چاره ‏سازی در دفع آن می‏شود. و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است.

خلاصه اینکه: راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غریزه جنسی نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت با شرحی که بیان شد و سپس کنترل منفی با وجود همه زیان های آن، ولی هیچ گاه به بی‏بند و باری و افسار گسیختگی و آلودگی به گناه رضایت نمی ‏دهد و زیان آن را به مراتب خسارت‏ بارتر و ویرانگرتر از ضرر کنترل منفی می‏ داند.

پی نوشت ها

[۱] مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج۲، ابواب مقدمات نکاح، ص۵۳۱، ح۲۱

[۲] سوره نور، آیه ۳۳.

[۳] اصول کافی،ج ۲،ص‏۷۹.

[۴] اصول کافی،ج ۲،ص‏۷۹.

[۵] وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۲۴۰.

[۶] نور آیه ۳۰ و۳۱

[۷] سوره اسراء آیه ۳۶

[۸] وسائل الشیعه، ج۱۲ ، ص۲۳۶.

[۹] مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۳۱.

[۱۰] وسائل الشیعه، ج۴، ص۸۲۵، ابواب قرائه القرآن، باب ۱، ح۷.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.