محور انسجام مسلمانان جهان مهدویت است

با بررسی و تحقیق در متون اسلامی و نظریات دانشمندان اسلامی می توان موضوعی به نام « مهدویت » را به عنوان یک عقیده همگانی مسلمانان تلقی کرد و از آن به عنوان اعتقاد اسلامی و پذیرفته شده در بین مسلمانان نام برد.

#مهدویت#حقیقت#انسجام#اسلامی


در صورتی که همگانی و عمومی تلقی شود، مهدویت ارتباط مستقیم با انسجام مسلمانان پیدا خواهد کرد؟ و یک نگاه تازه برای اندیشمندان خواهد بود؟ آیا می شود در اثر این نگاه شیوه ای جدید برای نزدیک شدن طوایف مذهبی اختراع کرد و امت اسلام را در این عقیده متحد و منسجم ساخت؟
با توجه به اهمیت مسأله اتحاد و وحدت امت اسلامی و برای نشر فرهنگ اندیشه اتحاد و انسجام مذاهب مختلف، باید از باورهای مشترک بین مسلمانان استفاده شود و از اعتقاداتی که به تقابل و درگیری افکار منجر شود، پرهیز کرد.

ابتدا مهدویت را به دو صورت مورد بررسی قرار می دهیم: نخست اعتقاد به مهدویت به مذهب امامیه مربوط است و در مذاهب دیگر اعتبار ندارد. دوم مسأله مهدویت اعتقاد خاص باور شیعی نیست، بلکه اسلامی است و در اهل سنت نیز معتبر و مورد احترام است.
معلوم است که در صورت اول نمی توان به عنوان اعتقاد مسلمانان از آن نام برد؛ حال آنکه چنین موردی محلی برای تحقیق و بررسی ندارد و عامه و خاصه در اصل مهدویت ایمان دارند و به آن معتقدند.
از این رو ، یکی از مباحثی که اندیشه های اعتقادی مذاهب را به هم پیوند می دهد ، بخصوص مذهب سنت و تشیع ، مبحث مهدویت است و اگر در تبلیغ آن به شیوه ای که تقریب نظریه را همراه داشته باشد، اقدام شود؛ راهکاری مفید برای انسجام امت اسلامی پدیدار خواهد شد.
برای روشن شدن مطلب، هر یک از نظریات را در متون اسلامی بررسی و تفاوت و پیامد آن را نیز کشف می کنیم: تحقیق مطلب در دو بخش قابل جستجوست؛ بخش اول صرفاً اعتقادی و نظری است، بدین معنا که نوع نظر و اعتقاد نسبت به مهدویت دو دیدگاه را توضیح دهیم.
بخش دوم، جنبه رفتاری این اعتقاد است که پس از پذیرش معتقدات راجع به مهدویت، چه وظایفی را در رفتارشان اعمال می کنند و یا اینکه اساساً موضوع مهدویت اثر رفتاری و تکلیفی هم به دنبال دارد یا خیر.

نظریه شیعه امامیه
 شیعه معتقد است از آیات و روایات و اقوال علما و رجال دین شناسی اسلام در گذشته و حال به دست می آید که جهان بدون حجت الهی نیست. چنانکه علی(ع) درباره ضرورت وجود امام در میان انسانها و چگونگی این حضور می فرماید: هرگز زمین، از قیام کننده ای با حجت و دلیل، خالی نمی ماند، خواه ظاهر و آشکار باشد، خواه بیمناک و پنهان، تا دلایل و اسناد روشن الهی از بین نرود و به فراموشی نگراید.
مطابق همین مضمون، نامه ای از امام زمان (عج) به عثمان بن سعید عمری نایب خاص آن حضرت نقل شده است: زمین خالی از حجت نیست؛ چه آنکه آشکار باشد یا پنهان.
مقصود از این حجت امام معصوم(ع) است و جهان محتاج چنین حجتی است. در این زمینه، روایتهای متعددی وجود دارد که دال بر تواتر و صحت مطلب است.
در حقیقت، جهان محتاج به حجج الهی است که با استدلال حصر عقلی و امکان تصور آن سه چیز است که عنوان حجیت را پیدا می کند.
۱- عقل
۲- قرآن
۳- امام معصوم(ع)
هر کدام اینها برای ثبات و هدایت جهان لازم و ضروری هستند و ادله معقول و منقول دارد که در جایگاه خودش قابل بحث و بررسی است و حتی نمی توان به یکی از آنها اکتفا کرد، بلکه اعتبار آنها با وجود حجیت بعدی ساقط نمی گردد. از دیدگاه مذهب شیعه، امام معصوم(ع) حاضر در عصر کنونی وجود ندارد و ادعایی نیست که شخصی خود را به عنوان رهبر معصوم و حجت خدا معرفی کند. اگر عنوان رهبری یا مجتهد و مفتی و امام را در برخی افراد می بینیم که در جایگاه علمی و مقام بلند هستند و دارای وظایفی هستند که بر دوش دیگران نیست، براساس نیابت از معصوم و به عنوان مبلغ و مجری احکام الهی قلمداد می شود، نه اینکه رتبه آنها فی ذاته حجت در میان مردم باشد.
در جهان موجود، امام معصوم، همان امام غایب است که بنا بر مصلحت و حکمت خداوند، از دیدگان مخفی است و تشرف و متابعت حضوری از ایشان برای عموم امکان پذیر نیست.
روایات کثیره وجود دارد که محققان شیعی در کتابهای معتبر به آن استناد کرده اند و بالغ بر ۶۵۷ حدیث است که به تواتر نقل شده و ما نمونه ای از مستندات را یادآور می شویم.
۱- پیامبر(ص) در آخر الزمان مردی خروج می کند که از فرزندان من است. اسم او مثل اسم من است و کنیه او مثل کنیه من است، زمین را از عدل لبریز می کند، همان گونه که از ظلم پر شده است. این شخص همان مهدی است.
۲ – پیامبر(ص) عمر دنیا به پایان نمی رسد مگر اینکه قیام کند از امت من، مردی که از تبار حسین(ع) است. فراگیر می کند زمین را از عدل، همچنانکه از ظلم فراگیر شده است.
براساس روایاتی که از ائمه معصومین(ع) نقل شده، راجع به فردی که رسول اکرم(ص) او را به عنوان منجی و از تبار خانواده خودش معرفی نموده و مردم را در انتظار ظهورش وعده داده است، وجود مقدس فرزند امام حسن عسکری(ع) است.
وی در سال ۲۵۵ ه. ق در پانزدهم شعبان المعظم به صورت مخفیانه به دنیا آمد و بدون شک آنچه از کتاب و سنن و تفاسیر دانشمندان شیعی به دست می آید، تنها مصداق مبرز و مستدل وجود حجت بن الحسن العسکری(ع) است که دوازدهمین فرزند فاطمه زهرا(س) دخت خاتم المرسلین است.
واضح تر از آن، احادیث دیگری نیز به نقل از ابن عباس و جابربن عبدا… انصاری که حدیث نبوی شمرده می شود وجود دارد که حضرت یکایک اوصیای بعد از خودش را نام برده و به اسم حضرت مهدی(عج) که فرزند یازدهمین امام(ع) است، تصریح می نماید و او را صاحب الزمان خوانده که پس از ظهور، زمین را پر از عدل و قسط می کند.
روایاتی از آیات قرآن کریم نیز برای اثبات وجود امام در عصر غیبت استفاده شده است. برخی از محققان تعداد آن را حدود ۲۰۰ آیه دانسته اند. مرحوم علامه مجلسی تعداد زیادی از این آیات را در «بحارالانوار» جمع آوری نموده است. از جمله آیاتی که اکثر نظر محققان را جلب نموده، آیات زیر است:
«همانا بعد از ذکر تورات در «زبور» نوشتیم یقیناً بندگان شایسته ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد، در این ابلاغ روشنی است برای گروه عبادت کنندگان» آیات قرآن خبر از یک حکومت عدل جهانی در سایه ایمان می دهد، تعیین مصداق این آیات منوط به رجوع به معلوماتی است که از علم اهل بیت(ع) امکان پذیر است و متقن ترین نتایج که در تحلیلات این آیات به کمک روایات هست، دلالت آن بر وجود حجت بن الحسن العسکری(ع) است:
او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا آن را برای همه آیین ها غالب گرداند، و هرچند مشرکان کراهت داشته باشند.
«اراده می کنیم که بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم. »
با این تفاصیل، از نظر شیعه موضوع مهدویت امری مسلم بوده و زمان ولادت و غیبت آن با شواهد و اخبار صحیح اعلام گردیده و حتی زمان ظهورش که با علایم مستند و مستدل همراه است، مشخص گردیده و معتقدان آن با اتقان کامل منتظر آن وعده الهی هستند.

نظریه اهل سنت
 اعتقاد به ظهور مصلح که نامش مهدی(عج) و از اولاد پیامبر اسلام(ص) است، مورد اتفاق همه فرقه های اسلامی است. در کتاب «عون المعبود» (شرح کتاب سنن ابی داوود) آمده است:
بدان که در طول اعصار، مشهور بین همه اهل اسلام، این است که حتماً در آخرالزمان مردی از اهل بیت(ع) ظهور می کند که دین را یاری و عدل را آشکار می کند… نامش مهدی است، و عیسی بعد از مهدی یا همزمان با مهدی، نزول و او را در کشتن دجال یاری، و در نماز با او اقتدا می کند.
احادیث مربوط به مهدی (عج) را عده ای از بزرگان اهل سنت آورده اند، از آن جمله ابی داوود، ترمذی، ابن ماجه، حاکم، طبرانی، ابویعلی. سند این احادیث برخی صحیح و برخی دیگر ضعیف است.
بیشترین مباحث مهدویت از نظر اهل سنت، براساس منابع سنت و اقوال محققان آنهاست. به اختصار، به چند حدیث مهم از نقل کتابهای معتبر آنان می پردازیم.
پیامبر(ص): دنیا به پایان نمی رسد مگر آنکه مردی از اهل بیت من که همنام من است، مالک جهان عرب شود.
عبدا… بن سعود از پیامبر(ص) نقل می کند که آن حضرت فرمود: اگر از دنیا فقط یک روز باقی بماند، خداوند آن روز را طولانی می کند تا در آن روز مردی از من یا اهل بیت من مبعوث شود و زمین را پر از عدل و قسط کند. همان گونه که از ظلم و جور پرشده بود.
عقیده به مهدویت، ریشه بنیادی در اسلام دارد. تنها مکتبی که معرف کامل آن است و مسأله انتظار و نجات بشریت را از جهل و ظلم به طور کامل براساس تمدن و فرهنگ جهان تفسیر می کند، دو مذهب جهان اسلامی یعنی امامیه و اهل سنت هستند که پیکره اصلی مکتب اسلام را در جهان تشکیل می دهند و نام اسلام و قرآن با این دو مذهب در جهان معرفی می شود. سزاوار است تفاوتهای اعتقادی آنها روز به روز به تقریب و وحدت عقاید تبدیل گردد.
یکی از عوامل مفید برای اعتلای کلمه اسلام، موضوعی به نام اتحاد و انسجام است. با توجه به اینکه تعالیم اسلام گسترده و جاودانی است و محدودیت در تاریخ و مقاطع زمانی ندارد، طبیعی است که مسائل جزئی و کلی آن متفاوت نشر پیدا می کند. در نتیجه جامعه بدون اختلاف را نخواهد داشت.
برای اینکه اسلام در جهان از قدرت مدنی و بانفوذ برخوردار شود، همت محققان و مسلمانان متدین آن باید جلو نشر اکاذیب و افترا و تهمت و نفاق را بگیرد.
بهترین عامل و گزینه مثبت برای رفع اکاذیب، اعلان اتحاد و انسجام است. تفسیر اسلام از انسجام یعنی مرور مجدد اهل نظر با حفظ دیدگاه علمی برای پاسخ دادن به چراها؟
انسجام یعنی استقبال از همگرایی و رسیدن به وحدت نظر، انسجام یعنی مخالفت با جدایی و اختناق و خصومت و انسجام واقعی آن که هریک از نظریات آن گونه که وجود دارد، در جامعه اسلامی بیان شود و مبلغان هر یک از مذاهب موظف به بیان آرا و نظریات فرق باشند، از جعل مطالب با تحلیلات ذهنی اجتناب نمایند و مطالب را بدون استناد به مدرک صحیح، به گروه و شخص نسبت نداده و از هرچیزی که زمینه تعصب بی جا را برای عقیده دلخواه ایجاد می کند پرهیز نموده و از عصبانیت مخالف لذت نبرند.
در جهان معاصر، موضوع مهدویت بهترین انتخاب برای زدودن اندیشه های متضاد و متعصب است. در شرایطی که جهان به دنبال سرکوب اعتقادی اصیل اسلام هستند. ضرورت بس حیاتی دارد که دیدگاه اعتقادی مسلمانان اعم از توحید، مسأله امامت و نبوت و موضوع حجت در جهان و رجعت و ظهور منجی و در نهایت پرداختن به مبانی فلسفی آخرت و معاد، در قالب اندیشه فراگیر و متقن و عقلانی و شرعی سامان پیدا کند و محوریت کتاب و عقل در اندیشه ها زنده گردد.
باید باور کنیم که می توان با حفظ جایگاه استدلال و اتقان به عقیده صحیح بر مبنای اشتراکهایی که همه مسلمانان راجع به انتظار و مهدویت دارند، گامی در تلفیق و انسجام مسلمین برداشت و این عقیده را اسلامی و جهانی معرفی نموده و یکصدا و هماهنگ هدایت نوینی را برای نجات دادن بشر از ستمگر و طاغوت تدوین کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.