مدرنیته شدن سبک زندگی و کاهش نرخ جوانی جمعیت

با اجرای سیاست های کنترل موالید در ایران در دهه هفتاد شمسی وکاهش چشمگیر جمعیت در دهه هشتاد، مسئله کاهش باروری زنان و اکتفاء به یک فرزند به شکلی عام در جامعه بوجود آمد؛ تا جایی که کاهش فرزند آوری به عنوان کنش رایج و اصلی در سبک زندگی جدید پذیرفته شده است که به طور طبیعی موجب کاهش شدید جمعیت در کشور شده است. البته توجه به این نکته لازم است که سطح باروری در ایران هنوز به سطح بسیار نگران کننده مانند برخی از کشورهای اروپایی نرسیده است.

#کاهش#نرخ#جمعیت#زندگی#مدرن

در جامعه ما بعد از رشد سریع جمعیت در دهه های ۵۰ و ۶۰، جلوگیری از این رشد و کاهش آن به یکی از اولویت های اصلی در سطح مدیریت کلان کشور مبدل شد و با برنامه ریزی های مختلف، به سرعت این افزایش رشد کنترل شد و نرخ رشد جمعیت بسیار کاهش یافت. هرچند این کاهش در آن مقطع، نشان از توانایی های مختلف در عرصه های برنامه ریزی و سیاست گذاری حکایت می کرد، اما با تبدیل مساله کنترل جمعیت از یک سیاست موقت و مقطعی به یک شیوه زندگی در سطح جامعه، با مساله جدید شکل گیری فرهنگ تک فرزندی و یا حتی بی فرزندی رو به رو شدیم؛ مشکلی که در تمامی جوامع توسعه یافته نیز بروز کرده است. به تعبیر دیگر درسبک زندگی جدید که متاثر از مدرنیته است، خانواده جایگاه خود را از دست داده است و یکی از مهمترین کارکردهای آن که تولید فرزند و تربیت نسل جدید است، آگاهانه ترک شد. دختران وپسرانی که امروز ازدواج می کنند این شیوه زندگی کردن را پذیرفته اند و به تعبیر جامعه شناسانه اینگونه جامعه پذیر شدند.

این مقاله قصد دارد ابتدا به تعریف سبک ­زندگی و تغییرات آن همگام با تغییرات جهانی تحت تاثیر رسانه­ های جمعی، اشاره کرده و سپس به اهمیت یافتن مقوله مدیریت بدن به عنوان یکی  از دغدغه های مهم در سبک زندگی زنان و دختران جوان بپردازد. و بر این امر تاکید کند که مدیریت بدن از جمله مقولات مهم در کاهش فرزند آوری در ایران است که موجب کاهش نرخ جمعیت در سال های اخیر در کشور شده است.


سبک زندگی چیست؟

تعاریف متعددی تاکنون درباره سبک زندگی در علوم اجتماعی ارائه شده است؛ به لحاظ تاریخی، مطالعات ابتدایی در خصوص سبک زندگی، بر رفتارها و فعالیت های عینی تمرکز داشتند، اما به تدریج، ارزش ها و نگرش ها نیز به عنوان عناصر مهم در تعریف سبک زندگی نمایان شدند [۱]. سبک های زندگی به معنای عام روش های متمایز زیستن است که توسط گروه های مختلف مردم برگزیده می شود.[۲]

درواقع سبک زندگی را می توان در تمامی کنش ها و رفتارهای فرد و در تعاملات و ارتباطات وی با دیگران، طبیعت و به طور کلی محیط اجتماعی اطراف وی ملاحظه و مشاهده کرد. از این منظر سبک زندگی جنبه های عینی، مشهود و ملموس فرهنگ و نظام ارزشی در یک جامعه است و گویای بخش قابل رویت هویت جمعی و هویت فرهنگی در یک جامعه است. سبک زندگی را می توان در اوقات فراغت، تفریح، رفتارهای جنسیتی، علایق حرفه ای، شغلی، هنری، ادبی، ورزشی و مدیریت بدن مورد بررسی قرار داد [۳].

توجه ویژه ای که امروزه به مقوله سبک زندگی معطوف شده درپی تاثیرات عمیقی است که گسترش سبک زندگی غربی بر ارزش ها و باورهای فرهنگی جامعه ایرانی برجای گذاشته است.

به دیگر بیان سبک زندگی از مفاهیم جدید در حوزه علوم اجتماعی است که در ارتباط با رسانه­ ها نیز مطرح می شود. درواقع افراد تحت تاثیر رسانه­ ها به افکار، سلیقه­ ها و ارزش­ های خود شکل می­ دهند و این سلیقه­ ها و ارزش ­ها است که منجر به بروز رفتار و درنهایت شکل­ گیری سبک ­زندگی آن­ها می­ شود.

ازسوی دیگر می توان گفت مسئله سبک زندگی، انتخاب های افراد جامعه در گزینش الگوهای رفتاری است که حامل ارزش ها و باورهای فرهنگی اند؛ یکی از این انتخاب ها، مدیریت بدن است [۴].


مدیریت بدن چیست؟

جذابیت جسمانی از جمله موضوعاتی است که در دوران مدرن استانداردهای جدیدی پیدا کرده و از عوامل شکل دهنده روابط افراد محسوب می­ شود، به طوری که مدیریت بدن در دوران مدرن اهمیت بیشتری پیدا کرده است و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدن سازی، رژیم های غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت از بدن پدیدار شده است.

تغییرات اعمال شده روی بدن از نظر آرایش و پوشش ظاهری، جراحی های زیبایی، رویه های لاغری، ورزش و نگهداری از بدن تحت عنوان کلی مدیریت بدن مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت یافتن بدن انسان و متعاقب آن مقبولیت اجتماعی افراد از پیامدهای اساسی ظهور جامعه مصرفی مدرن است که در آن افراد با تغییر ویژگی های ظاهری بدن مبادرت به ساخت بدن اجتماعی مورد پذیرش جامعه می کنند[۵].

به نظر می رسد در دوره جدید با تحولات جهانی شدن، بیش از حد به مسئله بدن توجه شده است. با آمدن مدرنیته نگرانی ای در انسان مدرن در خصوص رابطه اجتماعی اش با دیگران و قضاوت آنها درباره خودش به وجود آمد که بدن یکی از مهمترین عرصه این نگرانی هاست.

اهمیت مدیریت بدن در میان زنان

مدیریت بدن درزنان اهمیت دوچندانی دارد، زیرا زنان به‌ویژه بر اساس ویژگی­ های جسمانی‌شان مورد قضاوت قرار می‌گیرند، و احساس شرم‌ساری نسبت به بدن‌شان رابطه‌ی مستقیمی با انتظارات اجتماعی دارد. زنان در مقایسه با مردان بیشتر در معرض اختلالات تغذیه‌ای قرار می‌گیرند که ناشی از چند دلیل عمده است: اول اینکه هنجارهای اجتماعی ما در مورد زنان به نسبت بیشتری بر جذابیت جسمانی تاکید دارد. دوم اینکه، آنچه به لحاظ اجتماعی تصویری مطلوب از بدن تعریف می‌شود، در مورد زنان تصویری لاغراندام و نه عضلانی است. سوم اینکه، هرچند امروزه زنان در عرصه‌ی عمومی و زندگی اجتماعی نسبت به قبل، فعال‌تر شده‌اند، اما همچنان همانقدر بر اساس پیشرفت­ ها و موفقیت‌هایشان مورد ارزیابی قرار می‌گیرند که بر پایه‌ی وضعیت ظاهری‌شان.[۶]

در چند دهه اخیر لاغری در ایران نیز به عنوان معیار زیبایی اندام مورد توجه دختران و زنان جوان قرار گرفته است و اقدام برای رعایت رژیم غذایی لاغری جهت دستیابی به تناسب اندام به دغدغه‌ی بسیاری از دختران و زنان ایرانی تبدیل شده است. در حالیکه در مورد نسل­ های پیشین چنین تاکید شدیدی بر لاغری موجود نبوده است و حتی می‌توان ادعا نمود که ادبیات عامیانه با کاربرد اصطلاحاتی چون ضرورت وجود «یک پرده گوشت» سلیقه‌ ایرانی را در مورد معیار زیبایی اندام برای زنان تا حدی در تضاد با لاغری افراطی آنچنان که در کشورهای غربی در حال حاضر تبلیغ می‌شود، نشان می‌دهد. باید دانست حتی در غرب نیز همچنانکه گروگن  یادآور گردیده، تغییر سلیقه عمومی مبنی بر ترجیح لاغری بر چاقی، درواقع پدیده نسبتا جدیدی است که ظهور آن به آغاز قرن بیستم برمی ­گردد [۷].

تاثیرات مدیریت بدن بر فرزند آوری زنان

مقوله مدیریت بدن اشاره به معانی و مفاهیمی دارد که زنان در مورد جسم خود بیان می­ کنند و آن را در پیوند با فرزندآوری خود قرار می ­دهند؛ خود شامل دو خرده مقوله حفظ تناسب اندام و سلامت جسمانی است. این مقوله بیانگر یک وضعیت فکری و معنایی دراین جامعه و از جمله در میان زنان است که طبق آن فرزندآوری متعدد منجر به از بین رفتن تعادل جسمانی آنها خواهد شد. در واقع این تفکر در میان زنان رایج است که سلامت جسمانی و تعادل اندام خود را بر داشتن فرزندانی بیشتر ترجیح دهند. در حقیقت امروزه نه تنها تفکر کم فرزندی به این امر کمک کرده، بلکه برخی امکانات موجود در حوزه پزشکی و بهداشت و نهادهای ورزشی نیز نیل به این هدف نوین را آسان تر کرده است. توجه به ابعاد فیزیکی فرزندآوری و به ویژه توجه به بدن و تلاش برای کنترل وضعیت مناسب آن یا همان ریخت و فرم بدن در میان زنان نسل جدید بیشتر است. [۸]

ازسوی دیگر اهمیت این موضوع در کاهش رشد جمعیت، کاهش زایمان است. یعنی زنان، به خاطر حفظ تناسب اندام خود، ابتدا میل به فرزندآوری را در خود کاهش و حتی در برخی موارد مشاهده می‌شود از شیردادن به فرزند خودداری می­ کنند، چرا که زایمان را دلیلی برای دور شدن از تناسب اندام دانسته که می تواند شکل و فرم بدن بدن را از حالت معمولی خود خارج سازد؛ ولذا برای بسیاری از این زنان، این دغدغه بعد از زایمان به وجود آمده وعمدتا آنها را با درگیری های ذهنی مواجه ساخته است. گاه این نگرانی، مادران را وادار به انتقال تجربه های خود به دخترانشان کرده است.[۹]

ازسوی دیگر، توجه به ابعاد فیزیکی فرزند­آوری وبه ویژه توجه به بدن وتلاش برای کنترل وضعیت مناسب آن یا همان ریخت و فرم بدن درمیان زنان نسل جدید وبه ویژه در میان دختران مجرد که در آینده ازدواج کرده و مادر می شوند بیشتر است؛ به­ نحوی که آن­ها نمی­ خواهند با آوردن بچه فرم متناسب بدن خود را به­ هم بریزند.

بنابراین زنان در نتیجه نیروها وشرایط گوناگون با دغدغه هایی جدید از جمله اهمیت یافتن بدن به عنوان یک کل، سلامت وساختار آن، روبرو هستند که می­تواند در فرزند آوری آنها دخیل وحتی در تصمیم گیریشان تعیین کننده باشد [۱۰].

نکته قابل توجه در این جا، آن است که سبک زندگی جدید در جامعه ایران که خود محصول مدرنیته است، موجب شده است تا امروزه زنان به مسئله بدن به عنوان هویت خود ولااقل بخشی از هویت خویش بیندیشند و آنان را به فکر مدیریت بدن به عنوان یک پروژه در زندگی جدید بیندازند. به عبارت دیگر این پندار بوجود آمد که مسئله باروری وفرزند آوری از سوی زنان، در تقابل با حفظ سلامت بدن وتناسب اندام ونیز زیبایی و ظاهر خود است. در واقع با ارزش تلقی شدن تناسب اندام و زیبایی بدن و تبدیل آن به یک دغدغه مهم در سبک زندگی جدید کم کم نگرش تازه ای را در جامعه بوجود آورد، و این باور برای جامعه خصوصا زنان جوان شکل گرفت که مدیریت صحیح بدن با کاهش فرزند آوری نسبت مستقیم دارد.

پیامد چنین باوری آن است که کنش گران در جریان درک و تفسیری که از شرایط و بسترهای زندگی اجتماعی خود دارند، کنش های خود را تنظیم و هدایت می کنند. از این رو کنش گران در ارتباط با کنش فرزندآوری به درک جدید وتفسیر نوین دست یافته اند و امکان بازاندیشی و دگرگونی در شرایط زندگی و کنش فرزندآوری برای آنها ایجاد شده است. متاسفانه کنش کاهش فرزند آوری به عنوان کنش رایج و اصلی در سبک زندگی جدید پذیرفته شده است که به طور طبیعی موجب کاهش شدید جمعیت در کشور شده است

پی نوشت:

۱. مهدوی کنی، محمد سعید، دین و سبک زندگی، انتشارت امام صادق (ع)، تهران، ۱۳۸۶، ص ۵۶.

۲. خادمیان، طلیعه، سبک زندگی و مصرف فرهنگی، تهران، نشر جهان کتاب، ۱۳۸۷، ص ۱۸.

۳. صالحی، سیدرضا، الگوهای سبک زندگی ایرانیان، تهران، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، ۱۳۸۱، ص ۲۳۷.

۴. رهنامه سبک زندگی اسلامی ایرانی، شورای تخصصی حوزوی، شورای عالی انقالاب فرهنگی، قم، ۱۳۹۳.

۵. رضایی، احمد، مینا اینانلو، مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی، مطالعات راهبردی زنان، سال دوازدهم، شماره ۴۷، بهار ۱۳۸۹، ص ۱۴۲.

۶. احمد نیا، شیرین، جامعه شناسی بدن و بدن زنان، فصلنامه زنان، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، شماره پنجم ، سال ۱۳۸۳، ص ۱۳۵.

۷. احمدنیا، همان ص ۱۳۵.

۸. محمودیان، حسین، مهدی رضایی، زنان وکنش کم فرزند آوری، مطالعات راهبردی زنان، سال چهاردهم، شماره ۵۵، بهار ۱۳۹۱، ص ۱۹۴.

۴۹ ذکایی، محمد سعید، فرزانه، حمیده، زنان وفرهنگ بدن، فصل نامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی وارتباطات، سال چهارم، شماره ۱۱، بهار ۱۳۸۷، ص ۵۷.

۱۰. محمودیان، همان، ۱۹۴-۱۹۵.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.