مسیر احیای آن دو واجب فراموش‌شده

محمدجواد_اخوان

دو فریضه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر که دو فرع از فروع دین هم هستند، بار‌ها در قرآن کریم مورد تصریح و تأکید قرار گرفته‌اند، اما به‌نظر می‌رسد در جوامع اسلامی و نیز جامعه ما مظلوم واقع شده‌اند. در یک‌سو دشمنان دین با مترادف کردن این دو فریضه با خشونت، علیه آن نفرت‌پراکنی می‌کنند، لیبرال‌ها با ترویج فردگرایی آن را نقض حریم خصوصی معرفی و محکوم می‌کنند و پاره‌ای از دینداران نیز با توجیه کم‌اثر یا بی‌اثر بودن آن را به فراموشی می‌سپارند.

این‌ها در حالی است که اتفاقاً وجه ایجابی آن -یعنی امربه‌معروف- دقیقاً ترویج خوبی‌ها با تبلیغ صحیح است. این روش در آیه ۱۲۵ سوره نحل تبیین شده و «حکمت»، «وعظ» و «جدال احسن» ابعاد این تبلیغ صحیح معرفی شده است. این سه رکن در واقع ترکیب «استدلال عقلانی»، «تعامل عاطفی» و «گفت‌وگوی روشمند» است. عقلانیت، عاطفه و تعامل عامل اثربخشی تبلیغ صحیح است و نتیجه‌بخشی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نیز نیازمند هم‌افزایی همین سه رکن است.

به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین چالش ما در نتیجه‌بخشی این فریضه مهم در همین نکته نهفته است. مسیر احیای این دو فریضه نیازمند تحولی عمیق و بنیادین است که بخشی از مهم‌ترین مؤلفه‌های آن را چنین می‌توان برشمرد:

۱️⃣از پیچیدگی‌های فضای اجتماعی زمانه ما تنوع مخاطبان است. باید طیف متنوع و وسیع مخاطب با خاستگاه‌های فرهنگی و فکری مختلف و ذائقه‌های گوناگون را در نظر گرفت و متناسب با هر یک مواجهه‌ای درست تعریف کرد. شاید یکی از دلایلی که احتمالاً در تخاطبات فردی موفق بوده‌ایم توجه به همین نکته باشد. آمر به معروف و ناهی از منکر اول باید مخاطب خود را بشناسد و خود را جای او بگذارد و باید به این پرسش پاسخ دهد که چرا مخاطب او فاعل به معروف نیست یا عامل به منکر است؟ آیا این ناشی از جهل به اصل معروف و منکر است؟ آیا ناشی از درک ناقص یا غلط به معارف دینی است یا آنکه عامدانه و عالمانه این‌چنین است؟ در هر سه صورت ماجرا نوع مواجهه، خطاب و کنش امربه‌معروف تفاوت باید بکند. در حوزه تبلیغ گروهی و رسانه‌ای نیز چنین است و باید همین ظرافت‌های رسانه‌ای را درک کرد.

امربه‌معروف موفق نیازمند طرح‌ریزی موفق است. اگر مخاطب را شناختیم، باید درک کنیم که کدام پیام برای او جذاب‌تر است و معروف و منکر را برای او ساده‌تر تبیین می‌کند. بستر انتقال پیام نیز متناسب با شخصیت فرد باید مورد توجه قرار گیرد. اگر هدف از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر اصلاح تربیتی فرد است، باید روش و بستر این فرایند به‌گونه‌ای باشد که پذیرش برایش امکان‌پذیر باشد. توجه به همان سه رکن یادشده (عقلانیت، عواطف و تعامل صحیح) راهنمای اصلی طرح‌ریزی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر موفق است.

رواج امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نیازمند بسترسازی‌های جدی است و اگر دستگاه‌هایی مثل ستادی که به این نام فعالیت دارد و دیگر دستگاه‌ها در فراگیرکردن آن کمتر موفق بوده‌اند، احتمالاً به دلیل غفلت از این مهم است. فرهنگ فردگرایی و بی‌تفاوتی در قبال جامعه و دیگران که سوغات تهاجم فرهنگی لیبرال‌ها به جامعه ایرانی است، نه‌تن‌ها مهم‌ترین مانع در برابر این فریضه الهی است، بلکه نابودگر هرگونه مفهومی به نام «مسئولیت اجتماعی» است. تا زمانی که محافل فکری و رسانه‌ای مروج سبک زندگی و فرهنگ فردگرایانه هستند، دیوار محکمی در برابر امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر هر روز بلندتر می‌شود و البته آسیب‌های آن کلیت جامعه را تهدید می‌کند. باید این معضل بنیادین را خوب شناخت و برای مواجهه صحیح فکری با آن برنامه‌ریزی کرد.

نکته پایانی آن است که پیش‌نیاز رواج این فریضه الهی اصلاح تصویر ناقص و غلطی است که گاه از آن ساخته شده است. بر اساس اصل هشتم قانون اساسی «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر وظیفه‌ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت.» بنابراین اگر دیدید کسی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را به یک یا دو ضلع از این سه‌ضلعی محدود کرد، بدانید در حال کم‌فروشی و غش در معامله است. امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر یک بسته جامع برای حفظ سلامت کشور و جامعه است، اگر ناقص فهم و اجرا شود، یا مسئولان فاسد می‌شوند یا مردم یا هردو.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.