نسبت «تقدیر الهی» و تلاش برای کسب روزی

با وجود اینکه وسعت و تنگی رزق و روزی دست خداست پس کار و کوشش انسان چه فایده ای خواهد داشت؟

واقعیت این است که قسمت مهمّى از روزى با تلاش انسان بدست می آید؛ ولى بخش دیگرى از روزی ها، روزى هاى ناخواسته است که به سراغ انسان مى آید و کاری با تلاش انسان ندارد و اگر به سراغش نرویم او به سراغمان خواهد آمد. از سوى دیگر، تقدیرات الهى در بسیارى از موارد با تدبیرات ما هماهنگ است؛ یعنى خدا مقدّر کرده آنکه تلاش کند سهم بیشتر و آنکه تنبل است سهم کمتر دریافت کند. از سوى سوم، استعداد جسمانى و فکرى همه انسان ها یکسان نیست و همین مسئله باعث شده روزی های متفاوت برای انسان ها مقدّر شود. بنابراین آنچه در آیات و روایات درباره تقدیر ارزاق آمده، عین عدالت و حکمت است.

از بسیارى از آیات «قرآن مجید» و روایات «مقدّر بودن روزى» و در منابع مختلف استفاده مى شود که وسعت و فراخى روزى یا تنگى و ضیق آن، به اراده و مشیّت خداوند نسبت داده شده است، تا بندگان خود را بیازمایند.
به تعبیر دیگر: به هر کس آنچه مصلحتش بوده است داده و براى هر کس آنچه مایه صلاح حالش بوده مقرّر فرموده. این تعبیرات سؤالات متعدّدى بر مى انگیزد.
نخست اینکه: اگر چنین است پس تلاش و کوشش، براى رزق و روزى چه مفهومى مى تواند داشته باشد؟
دیگر اینکه: این گونه برداشت ها سبب رکود فعّالیت هاى اجتماعى و عقب ماندگى جامعه مى گردد؛ جامعه اى که باید پر نشاط و پر امید به فعّالیت هاى گسترده بپردازد و در میدان رقابت از جوامع غیر مسلمان عقب نماند.
«قرآن مجید» مى فرماید: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ»(۱)؛ (ما معیشت و [روزى] آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضى را بر بعضى برترى دادیم).
ولى پاسخ این سؤال ها در روایات اسلامى آمده است که هرگاه کنار هم چیده شود، دیگر ابهامى باقى نمى ماند. از یک سو، در «نهج البلاغه» و کلمات مولی علی(علیه السلام) مى خوانیم: «إِنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ، فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتاکَ»(۲)؛ (روزى بر دو گونه است: قسمتى از آن، تو باید به دنبالش بروى و قسمتى از آن، او به دنبال تو مى آید به گونه اى که اگر به سراغش نروى به سراغ تو خواهد آمد).
واقعیت نیز چنین است که قسمت مهمّى از روزى چیزى است که انسان باید در راه آن تلاش و کوشش کند و تمام هوش و استعداد و توان خود را به کار گیرد و بدون اینها هرگز به آن نخواهد رسید؛ ولى بخش دیگرى از روزی ها، روزى هاى ناخواسته است که به سراغ انسان مى آید و به او نشان مى دهد که اگر چه تلاش و کوشش یک اصل مهم است، امّا رازقیّت خدا منحصر به آن نیست و در همه حال باید به او دل بست و همه چیز را از او دانست.
در روایت دیگرى مى خوانیم: از جمله دعاهایى که مستجاب نمى شود، دعاى انسان سالمى است که در خانه نشسته و دست از تلاش و کوشش برداشته و عرضه مى دارد: خدایا به من روزى ده! [فرشتگان الهى] به او مى گویند: این دعاى تو مستجاب نیست، برخیز و تلاش کن. امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «أَرْبَعٌ لاَیُسْتَجَابُ لَهُمْ دُعَاءٌ: الرَّجُلِ جَالِسٌ فِی بَیْتِهِ، یَقُولُ: یَا رَبِّ ارْزُقْنِی! فَیَقُولُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْکَ بِالطَّلَبِ».(۳)
از سوى دیگر، تقدیرات الهى در بسیارى از موارد هماهنگ با تدبیرات ما است؛ یعنى خداوند مقدّر کرده آنها که تلاش و کوشش مى کنند سهم بیشترى داشته باشند و آنها که سُست و تنبل اند سهم کمتر. این هماهنگىِ تقدیر و تدبیر، پاسخ روشنى به کسانى مى دهد که به بهانه تقدیر از تدبیر سرباز مى زنند و تن به تنبلى مى دهند.
از سوى سوم، بى شک استعداد جسمانى و فکرى همه انسان ها یکسان نیست و افراد بشر از نظر هوش و استعداد و مدیریّت اقتصادى و توان جسمى براى کار کردن بسیار تفاوت دارند و همین، سرچشمه تفاوت بهره هاى آنها در این قسمت مى شود؛ آن کس که این تفاوت ها را مقدّر کرده، طبعاً تفاوت هاى روزى را نیز مقدّر فرموده است و انتظار یکسان بودن همه انسانها از نظر روح و جسم، انتظار بسیار بى جایى است؛ مانند انتظار مساوى بودن همه اعضاى بدن و تمام استخوان ها و عضلات؛ چرا که در مجموعه بدن، هر عضوى مأموریتى دارد و توان او به اندازه مأموریت اوست و مجموعه جهان انسانیّت نیز، همانند یک بدن است با تفاوت ها در جهات مختلف و طبعاً با تفاوت در بهره هاى روزى.
نتیجه اینکه: آنچه در آیات و روایات درباره تقدیر ارزاق آمده، مى تواند اشاره اى به تمام آنچه در سه نکته بالا گفتیم بوده باشد و این چیزى بر خلاف عدالت نیست؛ بلکه عین عدالت و حکمت است.(۴)


ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.