همکاری «ایران و آمریکا» برای گسترش نیافتن جنگ غزه

علی مطهری در یادداشتی با عنوان «حماس پیروز مطلق»‌ در روزنامه اعتماد نوشت: این سوال برای برخی مطرح است که آیا آزادی ۱۵۰ زندانی فلسطینی در مقابل ۵۰  اسیر اسراییلی ـ که البته تعداد اینها خصوصا زندانیان فلسطینی بسیار بیشتر از اینها خواهد بود ـ ارزش عملیات توفان الاقصی را داشت که بیش از ۱۴ هزار و ۵۰۰ شهید و حدود ۳۰ هزار مجروح فلسطینی به دنبال خود داشت؟

این افراد باید شرایط زمان این عملیات را در نظر بگیرند. عملیات طوفان الاقصی زمانی رخ داد که چند ماهی بود که صهیونیست‌ها انواع بی‌حرمتی‌ها به مسجدالاقصی را روا می‌داشتند و شهرک‌نشین‌های مسلح به راحتی فلسطینی‌های ساکن کرانه باختری رود اردن را به قتل می‌رساندند و شهرک‌سازی رژیم صهیونیست نیز برخلاف قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و توافق اسلو رونق یافته بود و از همه مهم‌تر امریکا توانسته بود روابط چند کشور عربی را با آن رژیم عادی‌سازی کند و می‌رفت که عربستان نیز به این روند بپیوندد و کم‌کم مساله فلسطین در دنیا فراموش شود.

از طرفی در داخل اسراییل با روی کار آمدن دست‌راستی‌ها و تندروها و متعصبان مذهبی و تلاش نتانیاهو برای محدود کردن اختیارات قوه قضاییه، اختلاف و دو دستگی میان مقامات و نیز میان مردم سرزمین اشغالی شدت گرفته بود و حکومت رو به ضعف بود.

در چنین شرایطی حماس عملیات توفان الاقصی را اجرا کرد که به معنی واقعی کلمه اسراییل را از نظر اطلاعاتی و امنیتی و نظامی غافلگیر کرد. گرچه صهیونیست‌ها ابتدا رو به مظلوم‌نمایی آوردند و اعلام کردند که حماس چهل کودک ما را سر بریده و ده‌ها غیرنظامی را به قتل رسانده است ولی خیلی زود خبر کودکان تکذیب شد و درباره خبر قتل غیرنظامیان هم خلبان بالگردی که آن روز بر فراز جشن یهودیان به پرواز درآمده بود اخیرا در مصاحبه با روزنامه هاآرتص گفت که ما همه را هدف قرار می‌دادیم و قابل تشخیص نبود که چه کسی از حماس است و بنابراین بسیاری از غیرنظامیان را خودمان به قتل رساندیم.  از آثار مهم عملیات توفان الاقصی یکی زنده شدن مساله فلسطین در دنیاست که می‌رفت از خاطره‌ها محو شود. 

دوم از میان رفتن یا حداقل مسکوت ماندن طرح عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسراییل است. اثر سوم، شکسته شدن طلسم شکست‌ناپذیری رژیم صهیونیستی است که یک گروه آزادی‌بخش و نه یک ارتش مجهز و کلاسیک توانست او را به زانو درآورد و مجبور به آتش‌بس و آزادی زندانیانش کند.

اثر چهارم این عملیات، تغییر افکار عمومی جهان به نفع فلسطین است. تظاهرات‌های مختلف در امریکا و اروپا و اظهارنظرهای برخی مقامات بلندپایه اروپایی به نفع فلسطین و استعفای برخی مقامات امریکایی به دلیل مخالفت با حمایت تسلیحاتی و مالی امریکا از اسراییل، در تاریخ هفتاد و پنج ساله اشغال فلسطین سابقه ندارد. هیچ‌گاه دنیا این مقدار پشتیبان فلسطین نبوده و این مقدار به مظلومیت مردم این سرزمین پی نبرده بود، همچنانکه هیچ‌گاه این مقدار به سبعیت و درندگی و خون‌آشامی و نژادپرستی صهیونیست‌ها پی نبرده بود. 

اثر دیگر عملیات توفان الاقصی اتحاد نسبی کشورهای اسلامی است گرچه برخی از آنها مانند ترکیه و امارات رفتار ریاکارانه‌ای داشته‌اند. در این میان موضع ایران به ایجاد این اتحاد کمک کرده است. اگر ایران همان ابتدا یا در اواسط این نبرد وارد صحنه می‌شد، عرب‌ها موضع می‌گرفتند و اسراییل هم از این موضوع برای جدا کردن اعراب از ایران استفاده می‌کرد ولی ایران کاری کرد که خود عرب‌ها صحنه‌گردان باشند و خود دورادور اقدامات دیپلماتیک و غیره را انجام می‌داد. 

آنچه در این چهل و پنج روز گذشت به نوعی شامل همکاری ایران و امریکا در جهت گسترش نیافتن دامنه جنگ نیز می‌شد گرچه هدف امریکا این بود که اسراییل بتواند حماس را نابود کند و ایران هدف‌های دیگری را در نظر داشت. این همکاری می‌تواند در روابط آینده ایران و امریکا و حتی در موضوع توافق هسته‌ای موثر باشد. 

اما پاسخ کسانی که می‌گویند آیا این دستاوردها ارزش این همه شهید و مجروح و خرابی را داشت، از نظر اینجانب مثبت است، زیرا این دستاوردها جز از این طریق به دست نمی‌آمد و الا حماس هم می‌دانست که اسراییل پس از عملیات دست به کشتار می‌زند و نیاز به پدافند هوایی دارد ولی چه کند که در محاصره است و هیچ کس او را کمک نمی‌کند حتی دولت مصر که در کنار او قرار گرفته است. بنابراین حماس راهی جز این نداشته و البته راه درستی را پیموده و تا اینجا پیروز مطلق میدان است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.