پاسخگویی به سه پرسش در باب مهدویت / علت ها و چرایی غیبت

امیر المۆمنین (علیه السلام) حضرت قائم (عجل الله فرجه) را یاد کرده و فرمود: (آگاه باشید که آن جناب به طورى غایب مى شود که شخص نادان خواهد گفت: خدا به آل محمد احتیاجى ندارد).


#مهدویت#سوالات#پاسخگویی#مباحث

در این مقاله به سه سوال که معمولا در مباحث مهدویت مطرح می شود اجمالا پاسخ خواهیم گفت:

سوال اول: چه مانعى داشت امام زمان غایب نمى شد و خداوند از کشته شدن آن ممانعت مى کرد؟

در رابطه با این سۆال، به پاسخ شیخ طوسى (رحمه الله علیه) اکتفا مى کنیم که فرمود: (ممانعتى که با تکلیف بندگان خدا منافات ندارد، این است که خداوند مردم را از مخالفت فرمان او برحذر دارد و دستور دهد که از او پیروى کنند و او را یارى نمایند و در برابرش تسلیم گردند؛ اینها همه کارى است که خدا باید بکند.

اما ایجاد مانع میان او و مردم، منافى تکلیف داشتن بندگان بوده، و نقض غرض است. زیرا مقصود از مکلف داشتن مردم، این است که به ثواب برسند، و حال آنکه ایجاد مانع و حایل میان آن حضرت و مردم، با این منظور، منافات دارد. ضمن این که گاهى ایجاد حایل و مانع براى جلوگیرى از کشته شدن آن حضرت، موجب بروز مفسده اى براى مردم شود، که البته این کار از خداوند نیکو و پسندیده نیست).( مهدى موعود، ترجمه و نگارش على دوانى، ص ۸۵۲)

سوال دوم: منظور از غیبت صغرى و غیبت کبرى چیست و از کجا آغاز شدند؟

از وقتى که پیشواى یازدهم شیعیان، حضرت عسکرى (علیه السلام) در سال ۲۶۰ هجرى قمرى در گذشت ومقام امامت ورهبرى امت به فرمان خداوند بزرگ، به فرزند ارجمند وى حضرت مهدى موعود (عجل الله فرجه) منتقل شد، دشمنان امام، براى قتل حضرت کمر همت بستند، ولذا به فرمان الهى، بعد از تدارک مراسم به خاک سپارى پدر، غایب گردید.

غیبت امام زمان (عجل الله فرجه)، به دو مرحله تقسیم گردید: مرحله کوتاهى، که بدان غیبت صغرى گفته اند، ومرحله دراز مدت، که بدان غیبت کبرى گفته مى شود. (غیبت صغرى) از سال ۲۶۰ که سال وفات امام عسکرى (علیه السلام) است، آغاز گردید ودر سال ۳۲۹ که سال وفات آخرین نماینده اوست پایان یافت.

این غیبت، از دو جهت محدود بود؛ ۱- جهت زمانى ۲- جهت شعاعى.

رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرموده است: (سوگند به خدایى که مرا براى بشارت برانگیخت، قائم فرزندان من بر طبق عهدى که به او مى رسد غایب مى شود، به طورى که بیشتر مردم خواهند گفت: خدا به آل محمد احتیاجى ندارد و دیگران در اصل تولدش شک مى کنند

از نظر زمانى بیش از ۷۰ سال (۶۹ سال وشش ماه وپانزده روز) به طول نینجامید واز این رو (غیبت صغرى) نامیده شد؛ واز نظر شعاعى نیز، این غیبت، غیبتى همه جانبه نبود، وشعاع ودامنه آن محدود بود، یعنى در طول مدت ۷۰ ساله این غیبت، اگر چه امام از نظرها پنهان بود، لیکن این غیبت وپنهانى، نسبت به همه کس نبود، بلکه کسانى بودند که به صورتى با امام در تماس بودند. واینان نایبان خاص امام بودند، کارهاى مردم را مى گذرانیدند، نامه ها وسۆالات مردم را به نزد امام مى بردند – یا مى فرستادند – وپاسخ امام را به مردم مى رساندند. وگاهى گروهى از مردم، به وسیله آن نایبان خاص به دیدار امام دوازدهم (علیه السلام) راه مى یافتند). (خورشید مغرب، محمد رضا حکیمى، ص ۴۳)

البته برخى از مورخین، آغاز غیبت صغرى را از هنگام ولادت امام مهدى (عجل الله فرجه) به شمار آورده اند یعنى از سال ۲۵۵ آغاز ودر سال ۳۲۹ ختم شده که با این حساب، دوره (غیبت صغرى) ۷۵ سال خواهد شد. (ارشاد، شیخ مفید، ترجمه ساعدى خراسانى، ص ۶۷۳) از این رو، امام زمان (علیه السلام) بنابر قول مشهور هنگام غیبت کبرى یک انسان کامل ۷۵ ساله بودند. ولى پس از درگذشت آخرین سفیر خصوصى آن حضرت، این راه نیز به روى مردم بسته شد وفقهاى اسلام به عنوان مرجع رسمى ونایبان عام حضرت در امور دینى ودنیوى معرفى شدند، وبه خاطر بسته شدن همه تماسهاى خصوصى، وطولانى بودن زمان غیبت، نام آن را (غیبت کبرى) نهادند.

امام صادق (علیه السلام) در این رابطه فرموده است: (حضرت قائم (عجل الله فرجه) دو غیبت دارد: یکى طولانى (کبرى) ودیگرى کوتاه (صغرى). (بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵)

از نظر زمانى بیش از ۷۰ سال (۶۹ سال وشش ماه وپانزده روز) به طول نینجامید واز این رو (غیبت صغرى) نامیده شد؛ واز نظر شعاعى نیز، این غیبت، غیبتى همه جانبه نبود، وشعاع و دامنه آن محدود بود، یعنى در طول مدت ۷۰ ساله این غیبت، اگر چه امام از نظرها پنهان بود، لیکن این غیبت وپنهانى، نسبت به همه کس نبود

سوال سوم: آیا ماجراى غیبت از جانب پیامبر و امامان معصوم پیش بینى شده بود؟

غیبت امام زمان (عجل الله فرجه) یک واقعیت مسلم است که از قبل، توسط پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) و امامان معصوم علیهم السلام پیش بینى شده و به وقوع پیوسته است. داستان غیبت حضرت مهدى (علیه السلام) موضوع جدیدى نیست، بلکه ریشه عمیق دینى دارد.

به عنوان نمونه رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرموده است: (سوگند به خدایى که مرا براى بشارت برانگیخت، قائم فرزندان من بر طبق عهدى که به او مى رسد غایب مى شود، به طورى که بیشتر مردم خواهند گفت: خدا به آل محمد احتیاجى ندارد و دیگران در اصل تولدش شک مى کنند.

پس هر کس زمان غیبت را درک نمود، باید دینش را نگهدارى کند و شیطان را از طریق شک به خود راه ندهد، مبادا که او را از ملت من بلغزاند و از دین خارج کند، چنان که قبلا پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد. خداوند شیطان را دوست و فرمانرواى کفار قرار داده است). (اثبات الهداه، شیخ حر عاملى، ج ۶، ص ۳۸۶)

و نیز اصبغ بن نباته نقل مى کند:امیر المۆمنین (علیه السلام) حضرت قائم (عجل الله فرجه) را یاد کرده و فرمود: (آگاه باشید که آن جناب به طورى غایب مى شود که شخص نادان خواهد گفت: خدا به آل محمد احتیاجى ندارد). (اثبات الهداه، شیخ حر عاملى، ج ۶، ص ۳۹۳)  و احادیث بسیارى که در کتب روایى مشهور است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.